یادداشت حاضر به بررسی چالش زمانبندی در اصلاح قیمتها در صنعت فرش ماشینی ایران میپردازد؛ موضوعی که در سالهای اخیر به یکی از دغدغههای جدی تولیدکنندگان این حوزه تبدیل شده است. محمد آذرباد، فعال صنعت فرش ماشینی در این مطلب با تحلیل رفتار بازار و مقایسه آن با صنایع مشابه، بر ضرورت بازنگری در شیوههای معمول افزایش قیمت و انتخاب مقاطع زمانی مؤثرتر برای این اقدام تأکید دارد.
بررسی رفتار بازار در صنایع مختلف نشان میدهد که بسیاری از کالاها و خدمات ماهیتی فصلی دارند. به عنوان نمونه، در حوزههای نوشتافزار، پوشاک، آموزش، و خدمات گردشگری، تقاضا در دورههای خاص سال افزایش چشمگیر پیدا میکند و همین امر فرصت مناسبی برای اصلاح قیمتها و تثبیت ارزش واقعی محصول فراهم میسازد.
با این حال، صنعت فرش ماشینی ایران در سالهای اخیر در انتخاب زمان مناسب برای تغییر قیمتها رویکردی منفعلانه داشته و اغلب افزایش قیمتها را صرفاً بر اساس تغییر نرخ مواد اولیه (بهویژه نخ آکریلیک) و در ابتدای سال اعمال کرده است. این در حالی است که نیمه نخست سال، بهویژه فاصله فروردین تا شهریور، به دلیل همزمانی با ماه مبارک رمضان، ایام محرم و صفر، و رکود عمومی تقاضا در بازار، یکی از ضعیفترین دورههای فروش فرش ماشینی به شمار میرود.
در نتیجه، بارها مشاهده شده که افزایش قیمت نخ آکریلیک در ابتدای سال، عملاً امکان انتقال به بازار نهایی را از بین برده و تولیدکنندگان فرش ماشینی را در موقعیتی غیررقابتی قرار داده است. این مسئله باعث شده است که قیمت فرش، به جای حرکت همراستا با تورم عمومی، نرخ ارز و روند واقعی تقاضا در بازار، با تاخیر و عقبماندگی مواجه شود.
به عنوان نمونه، در ابتدای سال جاری قیمت فرش ماشینی ۱۲۰۰ شانه با تراکم ۳۶۰۰ آکریلیک در محدوده ۲۰ تا ۲۱ میلیون تومان تعیین شد. اما به دلیل رکود بازار، تنها دو ماه بعد قیمت این محصول به حدود ۱۸ میلیون تومان کاهش یافت و حتی با شرایط فروش با فرجه تسویه سه تا چهارماهه عرضه گردید. این روند نه تنها سودآوری صنعت را تضعیف کرده، بلکه موجب عقبماندگی ساختاری قیمت فرش ماشینی نسبت به تورم شده است؛ پدیدهای که در سالهای اخیر بهطور مکرر تکرار گردیده و صنعت را در معرض تهدیدی جدی قرار داده است.
بر اساس تجربه و رفتار بازار، دو بازه زمانی کلیدی برای اصلاح قیمتها در صنعت فرش ماشینی ایران قابل شناسایی است:
1. اواخر شهریور و پس از پایان ماه صفر:
این مقطع زمانی، همزمان با بهبود نسبی تقاضا در بازار داخلی است. خانوارها در این زمان پس از ماههای رکود به سمت خرید کالاهای بادوام از جمله فرش ماشینی حرکت میکنند. به همین دلیل، افزایش قیمت در این مقطع هم قابل توجیه است و هم امکان دفاع از آن در بازار وجود دارد.
2. اواخر آذر و سه ماه مانده به پایان سال:
این دوره به دلیل افزایش سنتی تقاضا در بازار شب عید، یکی از اوجهای فروش در سال محسوب میشود. تجربه صنایع مشابه (نظیر پوشاک و لوازم خانگی) نشان داده است که اصلاح قیمت در این زمان نه تنها مقاومت کمتری در بازار ایجاد میکند، بلکه امکان تثبیت نرخهای جدید را نیز فراهم میسازد.
صنعت فرش ماشینی ایران در صورتی میتواند از عقبماندگی مزمن نسبت به تورم و نوسانات ارزی رهایی یابد که در زمانبندی اصلاح قیمتها رویکردی فعال و هوشمندانه در پیش گیرد. افزایش قیمت در ابتدای سال، بدون توجه به شرایط واقعی بازار، بارها ناکارآمدی خود را نشان داده است. در مقابل، تمرکز بر اواخر شهریور و آذرماه بهعنوان نقاط عطف تقاضا، الگویی است که در صنایع بالادستی همچون ریسندگیهای آکریلیک با موفقیت اجرا شده و میتواند به تثبیت جایگاه اقتصادی فرش ماشینی نیز کمک شایانی نماید.